
	حسین جان ... مانده ام تنهای تنها !
	شده کرب و بلایم کوه و صحرا !
	حسین جان ...
	کاش من جای تو بودم !
	چو یارانت بُدم گِرد وجودت !
	شما گفتی ولی آنها نرفتند ...
	مرا یاران همه ، یک یک برفتند!!!
	حسین جان …
	مهدی ام مهدی خسته !دلم از بی وفایی ها شکسته…
	حسین جان…
	سال ها در انتظارم!
	هنوز حسرت به یاران تو دارم !
	حسین جان…
	انتقام نگرفته ام من!
	به جای امّتم شرمنده ام من!
	حسین جان…
	قطعه قطعه جسم اکبر(ع)
	سر افتاده'ی علی اصغر(ع)
	دو کتف خونی و مشک ابالفضل(ع)
	کنارعلقمه اشک ابالفضل(ع)
	صدای ناله'ی جانسوز زهرا(س)
	فرار کودکان در دشت وصحرا
	همه منزل به منزل در اسارت
	چنان که شد به آل تو جسارت !
	حسین جان …
	مهدی ام مهدی خسته !دلم از بی وفایی ها شکسته …
	هر آنچه عمه ام زینب(س) کشیده!
	بود هر صبح و شام در پیش دیده !
	ز قلبم میزند بیرون شراره !
	چه کاری سخت تر از انتظاره !
	حسین جان،
	از شما شرمنده هستم !
	گناه امّتم بسته دو دستم !
	چه قدر دیگر بگویم من به امّت !
	دعا باشد کلید قفل غیبت !!!!
	حسین جان ....
	مهدی ام مهدی خسته ! دلم از بی وفایی ها شکسته
	
	اللهم عجل لولیک الفرج یامولا یاصاحب الزمان


